
بعدازظهر عاشورا بود که متوجه شدم عکس راه رفتن یک عزادار ایرانی روی زغال بشدت در شبکه های اجتماعی به منظور ترویج این بدعت جدید دست به دست میشه.
بدعت های که هرساله در ایام محرم توسط آخوند انگلیسی سیدصادق شیرازی ملعون با پول دولت بریتانیا رواج پیدا می کنه و جدیداً شدت بیشتری به خود گرفته.
با یه تحقیق کوچیک در اینترنت متوجه شدم این بدعت های جدید در عزاداری بشدت شبیه به فستیوال سالانه گیاه خواران تایلنده که هر ساله در شهر "پوکت" تایلند توسط بعضی از معابد برگزار میشه یا راه رفتن روی زغال که توسط هندوها برگزار میشه.
اما به نظر شما با این بدعت ها میشه اهداف قیام عاشورا رو زنده نگه داشت؟ یا هدف این وهن ها در مذهب ما از بین بردن اهداف قیام امام حسین (ع) و یاران با وفای ایشونه؟
یزید ملعون پس از به شهادت رساندن اما مظلوم ما تمام تلاش خودش را کرد تا اهداف قیام امام حسین (ع) رو از بین ببره اما چون نتونست اهل بیت امام را مغلوب کنه، شکست خورد.
یزید خوب میدونست راه از بین بردن اهداف قیام عاشورا تخریب اون از درونه و امروز بعد از گذشت سال ها افراد ملعونی همچون سیدصادق شیرازی هم صدا با یزید شده اند و به اسم شیعه در حال از بین بردن قیام عاشورا از درون هستند و کار ناتمام یزید را فریبخوردگان شیعه انجام می دهند...
در عمق اندوه و ناراحتی برای شهادت حضرت سیدالشهدا شکی نیست و همه شیعیان در این عزا خون می گریند اما آیا هرنوع عزاداری و وارد کردن هر وهنی در آن کمک به زنده نگاه داشتن واقعه عاشوراست یا کمک به نابود کردن آن؟
با شواهد موجود به احتمال زیاد بدعت بعدی آخوند انگلیسی و دارو دسته فریب خوردش که در عصر جاهلیت به سر می برند، فرو کردن شمشیر توی دهنه.
پ,ن : امام حسین (ع) را آنهایی شهید کردند که مدعی دینداری بودند اما مال حرام گوش ها و چشم های و عقل آنان را بسته بود و امروز مال حرامی که از انگلیس برای تخریب عزاداری های ما در شکم بعضی ها انباشته می شود نتیجه ای جز این بدعت ها ندارد.
منبع : معبر سایبری
فندرسک

به همین خاطر دو داستان درباره ارادت قلبی به امام حسین گردآوری کرده ام.
شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد و در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت زیارت حضرت امام حسین علیه السلام را اراده میکرد، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت مینمود؛ تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.
سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی. این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.»
آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.
هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و نهی از منکر واجب است.»
وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید .
نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا این که وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.
چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعُِِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟ ؛ آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است؟»
پس فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست.»
منبع:داستانهای علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301
2- ارادت حبیب بن مظاهر به امام حسین (ع) :
او از کودکی عاشق حسین(ع) بود به گونه ای که او را وقتی که به مکتب می بردند، معلم گفت: بگو «الف» گفت: حسین و... هرچه به او گفت، جواب داد حسین، روزی پیامبر اکرم(ص) از کوچه می گذشت دید کودکان بازی می کنند پیامبر اکرم نزد یکی از آنها نشست و شروع کرد پیشانی او را بوسیدن و با او ملاطفت نمودن، آنگاه او را روی زانوی خود نشاند و مرتب او را می بوسید، پرسیدند علّت چیست که با او این همه مهربانی می کنی؟ فرمود: «انّی رأیت هذا الصّبیّ یوماً یلعب مع الحسین(ع) و رأیته یرفع التّراب من تحت قدمیه، و یمسح به وجهه و عینیه، فانا احبّه لحبّه لولدی الحسین، و لقد اخبرنی جبرئیل انّه یکون من انصاره فی وقعة کربلا؛ براستی این کودک را روزی دیدم که با حسین همبازی بود، و دیدم که خاک جای پای حسین(ع) را بر می داشت و به صورت و چشمان خود می کشید. پس من او را دوست می دارم چرا که او حسین فرزندم را دوست دارد، و براستی جبرئیل خبر داد که او از یاران (و شهیدان راه) حسین در کربلا خواهد بود.
این شخص همان حبیب بود که بعدها نامه نوشت و از حسین(ع) به کوفه دعوت نمود، وقتی که حسین(ع) مسیرش را به کربلا تغییر داد، به حبیب نامه نوشت: «ای حبیب! تو خویشاوندی ما را با رسولخدا(ص) می دانی، و بهتر از دیگران ما را می شناسی، تو مرد آزاده و غیوری هستی، جان خود را از ما دریغ مدار، که رسولخدا(ص) در روز قیامت پاداشت خواهد داد.» حبیب نامه را دریافت کرد و با 11 نفر از بستگان خویش به سمت کربلا حرکت کرد، با این که پیرمرد شده بود ولی یاد عشق حسین(ع) در او روحیه می دمید و او را سرزنده می کرد.
هرچند پیر و خسته و دل ناتوان شدم | هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم |
پیرم که با قد کمان خود را به راهت می کشم | تا یک نظر بر من کنی ناز نگاهت می کشم |
مهمان این دشت بلا بر یاریت آماده ام | عالم اسیر داغ تو من هم به تو دل داده ام |
با زینب زهرا بگو تا جان به تن دارد حبیب | در یاری مولای خود از خون کفن دارد حبیب |
هنگامی که حبیب به شهادت رسید شکستگی و حزن در چهره امام حسین(ع) آشکار گشت، و در کنار نعش او این جمله را فرمود: «للّه درّک یا حبیب لقد کنت فاضلاً تختم القرآن فی لیلة واحدةٍ؛ خدا خیرت دهید ای حبیب تو شخص فاضل (و با کمال) بودی و در یک شب تمام قرآن را می خواندی.»
ای حبیب !چگونه شکر این نعمت را ادا می کنی که در جوانی خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بودی، و در پیری موی سفید خود را در راه یاری فرزند پیامبر به خون خود خضاب نمودی؟ آیا آرزوی دیگری داری؟
فرمود : آرزو دارم به دنیا برگردم !و در زمره عزاداران حسین علیه السلام داخل شوم ، زیرا که از سید دو عالم شنیدم که فرمودند:
«هر کس در مجلس عزای فرزندم حسین (ع) از روی معرفت اشک بریزد، خداوند کریم ثواب صد شهید به او عطا فرماید ودرجات او را در بهشت بیفزاید.»

+دانلود نماهنگ با کیفیت بالا 100 مگابایت از سایت پیکوفایل
یا
+دانلود نماهنگ با کیفیت بالا 100 مگابایت از لینک مستقیم
یا
+دانلود نماهنگ با کیفیت بالا 100 مگابایت از مدیا فایر
+دانلود آهنگ mp3 با کیفیت بالا 12 مگابایت
برای دانلود تمامی آهنگ های حامد زمانی بر روی عکس زیر کلیک فرمایید :
متن شعر و پخش آنلاین در ادامه مطلب ...

+دانلود موزیک ویدیو با کیفیت بالا 125 مگابایت از سایت پیکوفایل
+دانلود آهنگ mp3 با کیفیت بالا 15 مگابایت

دانلود آهنگ از مدیا فایر 11 مگابایت
یا
دانلود آهنگ از پیکوفایل 11 مگابایت


ازدواج سفید چیست؟
همخانگی بدون ازدواج یا ازدواج سفید (Cohabitation) پدیدهای است که دختر و پسر به عنوان همخانه با یکدیگر زندگی میکنند، بی آنکه میان آنها پیوند رسمی ازدواج و رابطه زن و شوهری باشد. این روزها هشدارهایی در خصوص رواج مخفیانه ازدواج سفید در كشورمان می شنویم. اتفاقی كه نه از نظر سنت و نه از نظر شرع برای خانواده های اصیل ایرانی پذیرفتنی نیست.
کارون بزرگترین فاضلابخانه کشور!!
https://www.instagram.com/ho590
حالا این نهرآب:
فاضلاب های شهرستانهای بالادست اهواز و روستاها
فاضلاب بیمارستانهای اهواز
فاضلاب شهری و صنعتی اهواز
فاضلاب شهر شوش دانیال
فاضلاب شهر شاور و روستاهای تابعه
فاضلاب شیبان و زرگان و ملاثانی و...
همه این فاضلابها در دبی ١٥ مترمربع میدونید یعنی چه؟؟
بعلت زیادی الایندگی ها آب فاضلاب بر آب سالم روان فایق امده و بوی فاضلاب به مشام می رسد!
حالب بدونید كه با شروع بكار طرح انتقال آب كوهرنگ٣ همین آب نیز قطع و فقط لجن زار فاضلابها در كارون جریان خواهد داشت!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن۱: استشمام شمیم لجن و تعفن و فاضلاب بجای بوی گل و گیاه و ریحان به یک امر عادی در اهواز تبدیل شده!!!
پ.ن۲: باور کنید بوی فاضلاب خیلی کشنده ست اولین تاثیرش روی روح آدمه که تنفربرانگیزه و رومین تاثیر بر سلامتی!!
پ.ن۳: مردم رو بیخیال!!!!کارون چه گناهی کرده که باید به لجنزاری بد رنگ و متعفن تبدیل بشه!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#فاضلاب#کارون#رود_کارون#کارون_جان_ماست#کارون_آب_ندارد#اهواز#خوزستان#محیط_زیست